متن اصلی
آیا تا به حال فکر کردهای یک مسجد چطور میتواند مثل یک قصهگو، همه داستانهای شهر را توی دل خودش نگه دارد؟ مسجد جامع قزوین، که بعضیها به آن مسجد جامع عتیق میگویند، دقیقاً همین است! یک ساختمان بزرگ و حیرتانگیز، درست وسط شهر قزوین، که هر گوشهاش داستانی برای گفتن دارد.این مسجد قدیمی، یکی از بزرگترین و قدیمیترین مسجدهای ایران است، آنقدر قدیمی که نزدیک به ۱۲۰۰ سال پیش، زمانی که هارونالرشید، خلیفهی معروف عباسی فرمان ساختش را داد، اولین آجرهایش روی هم گذاشته شد! ساختمان مسجد جامع به سبک چهار ایوانی ساخته شده؛ یعنی چهار تا ایوان بزرگ توی حیاطش مثل چهار دروازهی خیال ایستادهاند که هر کدام آدمها را به دل تاریخ و معماری میبرند. در هر گوشهی این مسجد عجایب معماری از زمانهای مختلف را میبینی: گنبد بسیار زیبایی که آسمان را مثل قالی کاشیکاری رنگارنگ در آغوش گرفته، منارههایی که انگار با ابرها دوستی دارند و صحنهایی که زیر نور خورشید و ماه، پر از آرامش میشوند.اگر با دقت نگاه کنی، کاشیهای مسجد با نقشهای رنگیشان میخواهند رازهایشان را به تو نشان بدهند؛ از دوران پرزرق و برق عباسیان تا شکوه هنر قاجاریه. هر کاشی، هر طاق، هر ایوان انگار حرف میزند و از روزهایی میگوید که شهر پر از صدای اذان، دعا و زندگی بوده است.
مسجد جامع قزوین نه فقط جایی برای نماز، بلکه باغی از هنر و تاریخ است؛ جایی که همهی بچهها و بزرگترها میتوانند با قدم زدن در حیاطهایش، صدای قصههای هزارسالهی ایران را بشنوند.این مسجد یک گنجینه است؛ اگر خوب مراقبش باشیم، همیشه خانهی خاطرهها و زیباییها برای ما و بچههای آینده خواهد بود.